نوشته شده توسط : Aykan
به خاطر آور كه آن شب به برم
گفتي كه بي تو ز دنيا بگذرم


كنون جدايي نشسته بين ما
پيوند ياري شكسته بين ما


گريه مي كنم با خيال تو به نيمه شب ها
رفته اي و من بي تو مانده ام غمگين و تنها


بي تو خسته ام دل شكسته ام اسير دردم
از كنار من مي روي ولي بگو چه كردم


رفته اي و من آرزوي كس به سر ندارم
آه قصهء وفا با دلم مگو باور ندارم

کوير » قصّه وفا

 



:: موضوعات مرتبط: کوير » قصّه وفا , ,
:: بازدید از این مطلب : 588
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan

آسمان اي پير افسرده
بهر چه با من نمي سازي
کلبه تاريک قلبم را
لحظه اي روشن نمي سازي
در اين شهر پر شور و دروازه ها
چرا هر دري را زدم بسته بود
چرا مرغک بخت من اي خدا
پرستوي افسرده و خسته بود

چرا نمي سازد زمانه
با دل بي قرار من
خدايا کي سرآيد آخر
زمان انتظار من
شايد خواست خدا بوده
که من غمگين بمانم
براي اين قلب خسته
آواز بخوانم

 

کوير » بي قرار 



:: موضوعات مرتبط: کوير » بي قرار , ,
:: بازدید از این مطلب : 700
|
امتیاز مطلب : 66
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan

كاشكي تاريكي مي رفت فردا مي شد
صبح مي شد چشمون تو پيدا مي شد
لب هاي ناز تو با قصهء عشق
مثل گلهاي بهاري وا مي شد


تا دلم شكوه رو آغاز مي كنه
ديگه اشكم واسه من ناز مي كنه


يادته قول دادي پيشم مي موني
قصه ي عشق زير گوشم مي خوني
نمي دونست دل واموندهء من
كه تو رسم بي وفايي مي دوني


تا دلم شكوه رو آغاز مي كنه
ديگه اشكم واسه من ناز مي كنه


هنوز از عشق تو لبريزه تنم
عاشق چشمون ناز تو منم
نمي دونم چرا من هم مثل تو
نمي تونم زير قولم بزنم


تا دلم شكوه رو آغاز مي كنه
ديگه اشكم واسه من ناز مي كنه

 

کوير » ديگه اشکام واسه من 



:: موضوعات مرتبط: کوير » ديگه اشکام واسه من , ,
:: بازدید از این مطلب : 575
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

دلم تنگه براي گريه كردن
كجاست مادر كجاست گهواره من

همون گهواره اي كه خاطرم نيست
همون امنيت حقيقي و راست
همونجايي كه شاهزاده قصه
هميشه دختر فقيرو مي‏خواست

همون شهري كه قد خود من بود
از اين دنيا ولي خيلي بزرگتر
نه ترس سايه بود نه وحشت باد
نه من گم مي‏شدم نه يك كبوتر

دلم تنگه براي گريه كردن
كجاست مادر كجاست گهواره من

نگو بزرگ شدم نگو كه تلخه
نگو گريه ديگه به من نمياد
بيا منو ببر نوازشم كن
دلم آغوش بي‏دغدغه مي‏خواد

تو اين بستر پاييزي مسموم
كه هر چي نفس سبزه بريده
نمي‏دونه كسي چه سخته موندن
مثه برگ روي شاخه تكيده

دلم تنگه براي گريه كردن
كجاست مادر كجاست گهواره من

ببين شكوفه دلبستگي‏هام
چقدر آسون تو ذهن باد مي‏ميره
كجاست اون دست نوراني و مؤجز
بگو بياد و دستمو بگيره

كجاست مريم ناجي مريم پاك
چرا به ياد اين شكسته تن نيست
تو رگبار هراس و بي‏پناهي
چرا دامن سبزش چتر من نيست

دلم تنگه براي گريه كردن
كجاست مادر كجاست گهواره من

کوير » دلم تنگه

 



:: موضوعات مرتبط: کوير » دلم تنگه , ,
:: بازدید از این مطلب : 619
|
امتیاز مطلب : 64
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

من ز بخت سياه اشکي چکيده به راهم
سوزم از آتش آهم نفرين بر اين زندگي
در کوير حياتم با بار سنگين اين غم
آواره اي بي پنام نفرين بر اين زندگي

زندگي اي زندگي اي همه افسردگي
تويي کابوس غم آمده به خوابم

من ز بخت سياه اشکي چکيده به راهم
سوزم از آتش آهم نفرين بر اين زندگي
دل سزاي محبت بيند دورويي و محنت
يا رب چه بوده گناهم نفرين بر اين زندگي

اي خدا اي آسمان اي تمام کهکشان
سيرم از زندگي از اين بيهودگي

کوير » نفرين به زندگي

 



:: موضوعات مرتبط: کوير » نفرين به زندگي , ,
:: بازدید از این مطلب : 676
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

تو که داري آهنگ سفر
مرو مرو ، گل من
بنگر بر اين ديده ي تر
مرو مرو ...


ز کنارم آهسته گذر
خونه ، خونه ، دل من
چه کنم بي تو شام و سحر
مرو مرو ...


پس از اين ، با دل تنگم بي تو چه کنم
ز غم و دردت چه گويم ، با که گويم
ز خدا خواهم همه شب ، در آتش تب
که دوباره برگردي تو ، به سويم


مي روي ، به سفر
سفرت ، بي خطر
يک دنيا دردم من ، قلبم خونه
جاي تو در اين دل ، غم مي مونه
از کنارم مرو ، تو را خدا
که مي کشد آخر اين غم مرا


چون گريم ز غمش ، من خدايا
مي خواهم نبيند ، گريه ام را

کوير » سفر به خير

 



:: موضوعات مرتبط: کوير » سفر به خير , ,
:: بازدید از این مطلب : 761
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan
تو يه دل من رو برده اي به ناز و افسونگري
چرا بي قراري مي يني به خاطر ديگري

عزيز دلم خودت بگو آخه چي رو باور بينم
تو مال مني يا مال او آخه چي رو باور بينم

آه عهدي يه بستي به فسونگري شيستي
دل من به خون نشاندي به اميد او نشستي

آه با من وعده يردي يه به ديدنم بيايي
تو نيامدي شنيدم يه تو بي وفا يجايي

عزيز دلم خودت بگو آخه چي رو باور بينم
تو مال مني يا مال او آخه چي رو باور بينم

کوير » چي رو باور کنم


 



:: موضوعات مرتبط: کوير » چي رو باور کنم , ,
:: بازدید از این مطلب : 650
|
امتیاز مطلب : 61
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

ميون يه دشت لخت زير خورشيد كوير
مونده يك مرداب پير توي دست خاك اسير
منم اون مرداب پير از همه دنيا جدام
داغ خورشيد به تنم زنجير زمين به پام


من همونم كه يه روز مي خواستم دريا بشم
مي خواستم بزرگترين درياي دنيا بشم
آرزو داشتم برم تا به دريا برسم
شبو آتيش بزنم تا به فردا برسم


اولش چشمه بودم زير آسمون پير
اما از بخت سيام راهم افتاد به كوير
چشم من به اونجا بود پشت اون كوه بلند
اما دست سرنوشت سر رام يه چاله كند


توي چاله افتادم خاك منو زندوني كرد
آسمونم نباريد اونم سرگروني كرد
حالا يه مرداب شدم يه اسير نيمه جون
يه طرف ميرم تو خاك يه طرف به آسمون


خورشيد از اون بالاها زمينم از اين پايين
هي بخارم مي كنن زندگيم شده همين
با چشام مردنمو دارم اينجا مي بينم
سرنوشتم همينه من اسير زمينم


هيچي باقي نيست ازم لحظه هاي آخره
خاك تشنه همينم داره همراش مي بره
خشك ميشم تموم ميشم فردا كه خورشيد مياد
شن جامو پر مي كنه كه مياره دست باد

کوير » مرداب

 



:: موضوعات مرتبط: کوير » مرداب , ,
:: بازدید از این مطلب : 654
|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

اگه بموني ، اگه بموني
خورشيدو از اون بالا
مي يارم برات
خوب ميدوني
اگه بموني ، اگه بموني


مي بندم يه دستبند بلور
از اشك گرم و پر نور
دور دستاي پر از غرور


مي گيرم عكس ماهو از آب
از لبام ، تنگ شراب
هديه مي يارم برات تو خواب


پر مي شه صحرا از شقايق ها
مي ره از چشمونم ابر سياه
اگه بموني، اگه بموني


اگه بموني ، اگه بموني
شب مياد ، نور اسيره
پونه مي ميره ، دل مي گيره
اگه نموني ، اگه نموني


مي ميره ستارم تو هوا
روز مي شه سرد و سياه
گريه مي كنن باز پريا


چشمامو مي دم به ماهي يا
دستامو مي دم به دريا
مي رم از چشم تنگ دنيا


ماهي عشقم مي شينه به خاك
از روي دنيا نامم مي شه پاك
اگه نموني ، اگه نموني


کوير » اگه بموني

 



:: موضوعات مرتبط: کوير » اگه بموني , ,
:: بازدید از این مطلب : 602
|
امتیاز مطلب : 61
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

[گوگوش]
تاکسي
تاکسي
نيگر دار

[ترمز]

[گوگوش]
آي تاکسيه خالي تو رو به خدا
ده بيا بيا
شدم بي پا
دارم ميفتم وسط خيابون

[منوچهر نوذري]
اي خانوم طلا بفرما بالا
عشوه نيا
که ديگه مي خوام
دوباره بشم شوفر بيابون


[گوگوش]
آقا خيلي مچکرم که ترمز کردين
باور کنيد پام داشت له مي شد


[منوچهر نوذري]
خانوم جون آخه ما چه تقصيري داريم
مسافر زياده تاکسي کم
راديو هم هي بي خودي ما رو دست ميندازه
ملاحظه کردين تا مسافر پياده شد فوراً ما شما رو سوار کرديم


[گوگوش]
خدا رحمت کنه ننه و باباتو
خدا نيگر داره قوم و خويشاتو

صبح تا حالا بودم خمار تاکسي
الهي شکر شدم سوار تاکسي



[منوچهر نوذري]
خانوم جون چيکار مي شه کرد
اگه اضافه سوار کنم جريمه مي شم
وگرنه من که از پول بدم نمياد
پول چيزه خوبيه ديگه

اگه سوار کنم بنده اضافه
مي گيرن مامورا برام قيافه

از اون وقتي که اين قانون به پا شد
همه تاکسي قراضه ها طلا شده

همه ستاره شدن تو آسمون ها
همه مي ميرن براش پيرا و جوون ها



[گوگوش]
والّا تخم تاکسي رو تو اين شهر ملخ خورده
مي دوني تاکسي تو اين شهر چه جوري شده؟

[منوچهر نوذري]
چه جوري شده خانوم؟

[گوگوش]
همه ستاره شدن تو آسمون ها

[منوچهر نوذري]
نکنه آپولو شدن

[گوگوش]
همه مي ميرن براش پيرا و جوون ها

[منوچهر نوذري]
راست مي گي؟

[گوگوش]
آي تاکسي مامانــــــــــــــــــــي


[منوچهر نوذري]
جانم؟جانم؟
چي ميگي؟
من اينجام







[گوگوش]
آي تاکسيه خالي تو رو به خدا
ده بيا بيا
شدم بي پا
دارم ميفتم وسط خيابون

[منوچهر نوذري]
اي خانوم طلا بفرما بالا
عشوه نيا
که ديگه مي خوام
دوباره بشم شوفر بيابون


[گوگوش]
خدا رحمت کنه ننه و باباتو
خدا نيگر داره قوم و خويشاتو

صبح تا حالا بودم خمار تاکسي
خدا رو شکر شدم سوار تاکسي


[منوچهر نوذري]
خانوم جون چيکار مي شه کرد
اگه اضافه سوار کنم جريمه مي شم
وگرنه من که از پول بدم نمياد
پول چيزه خوبيه ديگه

اگه سوار کنم بنده اضافه
مي گيرن مامورا برام قيافه

از اون وقتي که اين قانون به پا شد
مي دوني چطور شد؟
همه تاکسي قراضه ها طلا شده

[گوگوش + منوچهر نوذري]
همه ستاره شدن تو آسمون ها
که مي ميرن براش پيرا و جوون ها

[گوگوش]
آي تاکسي مامانــــــــــــــــــــي

[منوچهر نوذري]
بله؟بله؟
من اينجام خانوم


گوگوش  » تاکسي (صبح جمعه با شما)

 



:: موضوعات مرتبط: گوگوش » تاکسي (صبح جمعه با شما) , ,
:: بازدید از این مطلب : 690
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()