نوشته شده توسط : Aykan


 

رفتي و نوشـتي که از دوري من ملالي نيست
رفتي با يکي ديگه دوست شـدي هيچ خيـالي نيـست
يه روزم نوبـت من ميـشه واست نـامه بدم ، ببيني با يکي ديگم
جاتم اصلا خالي نيـست

عروسکي بودم بـرات
که تو بـهم نفـس دادي
دلم رو يه روز خريـدي
فرداش آوردي پس دادي
بگو برات من چي بـودم
عروسک مغـازه اي
کهنه شدم رفتي حـالا
دنبال عشق تازه اي

رفتي ونوشتي که از دوري من ملالي نيست
رفتي با يکي ديگه دوست شدي هيچ خيالي نيست
يه روزم نوبت من ميشه واست نامه بدم ، ببيني با يکي ديگم
جاتم اصلا خالي نيست.....جاتم اصلا خالي نيست

ديگه پشت دستمو داغ ميکنم
که تا زندم عاشق هيشکي نشم
عاشق هرکي بشم خيالي نيست
لااقل اسير تو يکي نشم

عروسکي بودم برات
که تو بهم نفس دادي
دلم رو يه روز خريدي
فرداش آوردي پس دادي
بگو برات من چي بودم
عروسک مغازه اي
کهنه شدم رفتي حالا دنبال عشق تازه اي

رفتي و نوشتي که از دوري من ملالي نيست
رفتي با يکي ديگه دوست شدي هيچ خيالي نيست
يه روزم نوبت من ميشه واست نامه بدم ، ببيني با يکي ديگم

جاتم اصلا خالي نيست.....جاتم اصلا خالي نيست

خيالي نيست » خيالي نيست


 



:: موضوعات مرتبط: خيالي نيست , ,
:: بازدید از این مطلب : 638
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

مي خوام برم پا ندارم
مي خوام نرم جا ندارم
گريه كنم دل ندارم
داد بزنم نا ندارم
بودنم با تو حرومه
ديگه همه چي تمومه
آخ که اين لحظه چه شومه
چه شومه

من دلم تنگ ميشه
تو دلت سنگ ميشه
نذار اين تنگ بلور
بشكنه با اين غرور


ميخوام برم پا ندارم
مي خوام نرم جا ندارم
گريه كنم دل ندارم
داد بزنم نا ندارم
بودنم با تو حرومه
ديگه همه چي تمومه
آخ که اين لحظه چه شومه
چه شومه

من دلم تنگ ميشه
تو دلت سنگ ميشه
نذار اين تنگ بلور
بشكنه با اين غرور

من دلم تنگ ميشه
تو دلت سنگ ميشه
نذار اين تنگ بلور
بشكنه با اين غرور


خيالي نيست » مي خوام برم

 



:: موضوعات مرتبط: مي خوام برم , ,
:: بازدید از این مطلب : 495
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

پي اسم تو ميگشتم
ته يه فنجون خالي
دنبال يه طرح تازه
يه تبسم خيالي
فنجوناي لب پريده
قهوه هاي نيمه خورده
من و عشقي كه واسه
هميشه مرده
دل به عشق تو سپرده

فال تو رنگ فريبو
گريه هاي عاشقونست
فال من طنين آخرين ترانست
رنگ قهوه اي چشمات رنگ خوابه
كه تا شهر بي نهايت منو برده
اونجا كه آخر عشقه
اونجا كه مرز سرابه


پي اسم تو ميگشتم
ته يه فنجون خالي
دنبال يه طرح تازه
يه تبسم خيالي
فنجوناي لب پريده
قهوه هاي نيمه خورده
من و عشقي كه واسه
هميشه مرده
دل به عشق تو سپرده

فال تو رنگ فريبو
گريه هاي عاشقونست
فال من طنين آخرين ترانست
رنگ قهوه اي چشمات رنگ خوابه
كه تا شهر بي نهايت منو برده
اونجا كه آخر عشقه
اونجا كه مرز سرابه

خيالي نيست » فال قهوه


 



:: موضوعات مرتبط: فال قهوه , ,
:: بازدید از این مطلب : 549
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

باورم نميشه دستات
توي دست من نباشن
رو در و ديوار خونه
گرد تنهايي بپاشه
تو هموني كه مي گفتي تو دنيا
هيچ كي مثل من پيدا نميشه
تو هموني كه مي گفتي قلبم
مال تو باشه واسه هميشه

باورم نميشه چشمات
بره مال ديگرون شه
با غريبه اشناشه
با غريبه مهربون شه
تو هموني كه مي گفتي تو دنيا
هيچ كي مثل من پيدا نمي شه
تو هموني كه مي گفتي قلبم
مال تو باشه واسه هميشه

تو هموني كه مي گفتي تو دنيا
هيچ كي مثل من پيدا نميشه
تو هموني كه مي گفتي قلبم
مال تو باشه واسه هميشه
مال تو باشه واسه هميشه

خيالي نيست » باور



:: موضوعات مرتبط: باور , ,
:: بازدید از این مطلب : 438
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

بي تو تنهاي تنها سکوتي بر لبانم گشته شيدا

بدون تو هيچ هستم ندارم من اميدي به فردا

شبم تاريک و سرده،دلم بي تو به غمهاروکرده
براي عاشقي چون من سکوتي اينچنين آواز مرگه

عشق من بيا برگرد دوباره
که چشمام هنوز در انتظاره
براي ديدن تو دلم چه شوقي داره
تو شبهام تويي تنها ستاره


ژينا گل من،گل خوشگل من


به عشقت اسيرم،بي تو من مي ميرم
با تو پروانه مي شم،با تو افسانه مي شم

اگه باشي کنارم،به شکوه بهارم

[تکرار]

خيالي نيست » ژينا



:: موضوعات مرتبط: خيالي نيست , ,
:: بازدید از این مطلب : 548
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

وقتي چشت پاييز ميشه
باغ دلت گلريز ميشه
تصوير غم ميشينه تو
چشم سياهت

وقتي چشت لبريز ميشه
اشکاي تو اويز ميشه
دونه دونه ميچيکه از چشم سيات
نمي دوني دل ادم را چه ميشکوني
خودت بهتر از هر کي ميدوني
که بارون پاييز مي سوزونه دل ادما رو
اي نمي دوني دل ادم را چه ميشکوني
خودت بهتر از هر کي ميدوني
که بارون پاييز مي سوزونه دل ادما رو

ميخواي بري حرفي نداري
اشکات دارن جار ميکشن
رفتن هميشه پر غمه
انگار دارن داد ميکشن

اي نمي دوني دل ادم را چه ميشکوني
خودت بهتر از هر کي ميدوني
که بارون پاييز مي سوزونه دل ادما رو
اي نمي دوني دل ادم را چه ميشکوني
خودت بهتر از هر کي ميدوني
که بارون پاييز مي سوزونه دل ادما رو

وقتي چشت پاييز ميشه
باغ دلت گلريز ميشه
تصوير غم ميشينه تو
چشم سياهت

وقتي چشت لبريز ميشه
اشکاي تو اويز ميشه
دونه دونه ميچيکه از چشم سيات
نمي دوني دل ادم را چه ميشکوني
خودت بهتر از هر کي ميدوني
که بارون پاييز مي سوزونه دل ادما رو
اي نمي دوني دل ادم را چه ميشکوني
خودت بهتر از هر کي ميدوني
که بارون پاييز مي سوزونه دل ادما رو

ميخواي بري حرفي نداري
اشکات دارن جار ميکشن
رفتن هميشه پر غمه
انگار دارن داد ميکشن

اي نمي دوني دل ادم را چه ميشکوني
خودت بهتر از هر کي ميدوني
که بارون پاييز مي سوزونه دل ادما رو
اي نمي دوني دل ادم را چه ميشکوني
خودت بهتر از هر کي ميدوني
که بارون پاييز مي سوزونه دل ادما رو

اي نمي دوني دل ادم را چه ميشکوني
خودت بهتر از هر کي ميدوني
که بارون پاييز مي سوزونه دل ادما رو
دل ادما رو دل ادما رو
اي دل ادما رو

دل ادما رو دل ادما رو
دل ادما رو دل ادما رو

دهاتي » پاييز


 



:: موضوعات مرتبط: پاييز , ,
:: بازدید از این مطلب : 523
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

ساده بگم ساده بگم
ساده بگم داهاتيم
اهل همين نزديکيا
همسايه روشنيا
همخونه تاريکيا
ساده بگم ساده بگم
بوي علف ميده تنم
هنوز همون داهاتيم
با همه شهري شدنم
با همه شهري شدنم

باغ غريب ده من
گلاي زينتي نداشت
اسب نجيب ده من
نعلاي قيمتي نداشت
اما همون چار تا ديوار
با بوي خوب کاه گلش
اما همون چنتا خونه
با مردم ساده دلش
اما همون چار تا ديوار
با بوي خوب کاه گلش
اما همون چنتا خونه
با مردم ساده دلش

براي من که عکسمو
مدتيه تو آب چشمه نديدم
براي من که شرقيم
از اون هوا دل بريدم
براي من که عکسمو
مدتيه تو آب چشمه نديدم
براي من که شرقيم
از اون هوا دل بريدم

دنيايي که ديدن اون
اگر چه مثل قديما
راه درازي نداره
اما مي دونم که ديگه
دنياي خوبه سادگي
به من نيازي نداري

براي من که عکسمو
مدتيه تو آب چشمه نديدم
براي من که شرقيم
از اون هوا دل بريدم
براي من که عکسمو
مدتيه تو آب چشمه نديدم
براي من که شرقيم
از اون هوا دل بريدم

ساده بگم ساده بگم
ساده بگم داهاتيم
اهل همين نزديکيا
همسايه روشنيا
همخونه تاريکيا
ساده بگم ساده بگم
بوي علف ميده تنم
هنوز همون داهاتيم
با همه شهري شدنم
با همه شهري شدنم

باغ غريب ده من
گلاي زينتي نداشت
اسب نجيب ده من
نعلاي قيمتي نداشت
اما همون چار تا ديوار
با بوي خوب کاه گلش
اما همون چنتا خونه
با مردم ساده دلش
اما همون چار تا ديوار
با بوي خوب کاه گلش
اما همون چنتا خونه
با مردم ساده دلش

براي من که عکسمو
مدتيه تو آب چشمه نديدم
براي من که شرقيم
از اون هوا دل بريدم
براي من که عکسمو
مدتيه تو آب چشمه نديدم
براي من که شرقيم
از اون هوا دل بريدم

دهاتي » دهاتي


 



:: موضوعات مرتبط: دهاتي , ,
:: بازدید از این مطلب : 469
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

تو که جاي دل تو سينت انگار که سنگ و سربه
بگو از کجا آوردي اون چشاي مثل گربه
بگو از کجا آوردي ، بگو از کجا آوردي
تو که دل ما رو بردي ، صدتا عين ما شمردي
اين همه ناز و عشوه ، بگو از کجا آوردي
بگو از کجا آوردي ، بگو از کجا آوردي
تو که دست ما رو خوندي ، ما رو سر کار نشوندي
دل ما رو هم سوزوندي ، ما رو ته خط رسوندي
بگو از کجا ، بگو از کجا ، بگو از کجا آوردي ، بگو از کجا آوردي


تو که با ما کار نداري ، کاري جز فرار نداري
خاک زير پاتيم امّا ، سر سازگار نداري
تو که با ما يار نبودي ، کشتي ما رو با حسودي
دلتو به ما ندادي ، امّا دل ما ربودي


بگو از کجا آوردي اون دوتا چشم وحشي
از اون چشاي مستت يه بوسه بايد ببخشي


تو که جاي دل تو سينت انگار که سنگ و سربه
بگو از کجا آوردي ، اون چشاي مثل گربه
بگو از کجا آوردي ، بگو از کجا آوردي


تو که دل ما رو بردي ، صدتا عين ما شمردي
اين همه ناز و عشوه بگو از کجا آوردي
بگو از کجا آوردي ، بگو از کجـا آوردي


تو که دست ما رو خوندي ، ما رو سر کار نشوندي
دل ما رو هم سوزوندي ، ما رو ته خط رسوندي
بگو از کجا ، بگو از کجا ، بگو از کجا آوردي ، بگو از کجا آوردي


تو که با ما کار نداري ، کاري جز فرار نداري
خاک زير پاتيم امّا ، سر سازگار نداري
تو که با ما يار نبودي ، کشتي ما رو با حسودي
دل تو به ما ندادي ، امّا دل ما ربودي

خيالي نيست » بگو از کجا

 



:: موضوعات مرتبط: بگو از کجا , ,
:: بازدید از این مطلب : 472
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan
چشماي عاشقم ستاره پوشه دلم براي ديدنت مي جوشه
وقتي که اين ستاره ناتمومه بي تو نفس کشيدنم حرومه .. حرومه حرومه..
چشماي عاشقم ستاره پوشه دلم براي ديدنت مي جوشه
وقتي که اين ستاره ناتمومه بي تو نفس کشيدنم حرومه .. حرومه حرومه..
برات نوشتم خطي عاشقونه که يادگاري پيش تو بمونه
بمونه بمونه پيشت بمونه
من ميدونم کي بود نگاتو دزديد
بر
گوشه اي نشست و ساده خنديد
من که بدون تو پر از هراسم
بدون تو سايه شده لباسم ..
من ميدونم کي بود نگاتو دزديد
بر
گوشه اي نشست و ساده خنديد
من که بدون تو پر از هراسم
بدون تو سايه شده لباسم ..

چشماي عاشقم ستاره پوشه دلم براي ديدنت مي جوشه
وقتي که اين ستاره ناتمومه بي تو نفس کشيدنم حرومه .. حرومه حرومه..
چشماي عاشقم ستاره پوشه دلم براي ديدنت مي جوشه
وقتي که اين ستاره ناتمومه بي تو نفس کشيدنم حرومه .. حرومه حرومه..
برات نوشتم خطي عاشقونه که يادگاري پيش تو بمونه
بمونه بمونه پيشت بمونه
من ميدونم کي بود نگاتو دزديد برگوشه اي نشست و ساده خنديد
من که بدون تو پر از هراسم بدون تو سايه شده لباسم

خيالي نيست » چشمهاي عاشق


 



:: موضوعات مرتبط: چشمهاي عاشق , ,
:: بازدید از این مطلب : 550
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Aykan


 

کاش ميشد از تو دلم
حرفامو بيرون بريزم
يه شبم اشکامو من
تو دامن اون بريزم
دلم من به اين خوشه
که ياري مثل اون داره
سر حرفش ميمونه
اين ديوونه تا جون داره
سر حرفش ميمونه
اين ديوونه تا جون داره

مي خوان اين دل خوشي رو ازم بگيرن
اگه اون بود نمي ذاشت
مي خوان اتيش بزنن به هستي من
اگه اون بود نمي ذاشت
اگه اون بود نمي ذاشت
حال من اين جوري باشه
نمي ذاشت حرفيو ترسي
ديگه از دوري باشه
دل من به اين خوشه
که ياري مثل اون داره
سر حرفش ميمونه
اين ديوونه تا جون داره
سر حرفش ميمونه
اين ديوونه تا جون داره

کاش ميشد از تو دلم
حرفامو بيرون بريزم
يه شبم اشکامو من
تو دامن اون بريزم
دلم من به اين خوشه
که ياري مثل اون داره
سر حرفش ميمونه
اين ديوونه تا جون داره
سر حرفش ميمونه
اين ديوونه تا جون داره

مي خوان اين دل خوشي رو ازم بگيرن
اگه اون بود نمي ذاشت
مي خوان اتيش بزنن به هستي من
اگه اون بود نمي ذاشت
اگه اون بود نمي ذاشت
حال من اين جوري باشه
نمي ذاشت حرفيو ترسي
ديگه از دوري باشه
دل من به اين خوشه
که ياري مثل اون داره
سر حرفش ميمونه
اين ديوونه تا جون داره
سر حرفش ميمونه
اين ديوونه تا جون داره

دهاتي » دل خوشي

 



:: موضوعات مرتبط: دل خوشي , ,
:: بازدید از این مطلب : 522
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 بهمن 1389 | نظرات ()