تو کار عشق اگر چه وا نمي دم
به هيچ کسي به غير تو بها نمي دم
تو کلبه ي اميد و آرزو هام
به غير تو کسي رو راه نمي دم
به غير تو کسي رو راه نمي دم
بيا و اين منو دوباره بشناس
که لبريز تو ام از عشق و احساس
مي خوام غرق محبت تو باشم
بخونم با تو تا دنيا به دنياست
کمي خدا خدا کن يک کم واسم دعا کن
براي ديدن من زير پات رو نگاه کن
تماشا داره با اين با تو شکفتن
تو رو خواستن به تو هرگز نگفتن
عجيبه اين هواي عشق تازه
که احساسم به داشتنش مي نازه
محبت داري و داري زيادي
به ايثار تن من دل ندادي
دلم مي خواست براي تو بميرم
تو اين حق رو چرا به من ندادي
تن دريا دل طوفاني من
هواي ساحل مرجاني تو
مرا با زورق عشق تو مي برد
به اون جايي که هست مهماني تو
نشسته در کمين بودن من
سکوت بي دليل خواستن تو
منو مي سوزه گرمايي که داري
تماشاي به من دل بستن تو
:: موضوعات مرتبط:
اميد و آرزو ,
,
:: بازدید از این مطلب : 906
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14